کلاس دوم یسنا جان
روز اول مهر
روز پر ازشور و شادی
روز پر از عشق و اشک شوق
روز تپیدن دوباره قلب همه مادران و پدران
روز شروعی دوباره
روز هم شاگردی سلام
روز دلتنگی های کودکانه
روز مرور خاطرات خوش کودکی
و در نهایت روز شروع سال جدید و کلاس دوم یسنا
دختر گلم خیلی وقته چیزی برات ننوشتم . سال سختی پشت سر گزاشتیم پر از مشغله و کار و بیماری باباجون و در نهایت ازدست اون که غم بزرگی برای همگی ما بوده و هست . شما به کلاس دوم رفتی و من واقعا از داشتن دختر گلی مثل شما خدارو سپاس میگویم .چی بهتر و بالاتر از این هست که روز اول مهر شما با آمادگی تمام به کلاس دوم بری ...چی بالاتر از اینه که من اول مهر دختر گلم رو در آغوش بگیرم و از طرف دیگه معلم کلاساولم , خانم برنای عزیزم رو ....واقعا باورکردنی نیست ... فقط خدارو سپاس میگویم ... شاید اگر تو نبودی اول مهر , بدین گونه نبود . یک اول مهر معمولی بود نه بویی... نه اشک شوقی و نه یادآوری خاطرات کودکی...
امیدوارم سال جدید سال خوب و پر از موفقیت برای شما باشه در این مدرسه جدید .من مجبور شدم بخاطر ضعف کارکرد دبستان اکسیر مدرسه شمارو عوض کنم و در دبستان دخترانه ثنا ثبت نام کنم .
صبح روز اول مهر مامان جون فری و عمو امین زحمت کشیدن با شاخه گل اومدن دم در مدرسه شما . شما یکم دلتنگ بودی . فکر کنم بیشتر ناراحت این بودی که مدرست جدید هست و نکنه دوست جدید پیدا نکنی .خدارو شکر یکی از بهترین دوستانت , رونیا جان در مدرسه ثنا هست و باهم تو یه کلاس افتادین و توی یک میز میشینین .. این قضیه برا منم خیلی قوت قلبه چون هم رونیا رو خیلی دوست دارم و هم اینکه با مادرش دوست هستم
مدیر مدرسه شما که ثنای دو هست خانم درویشیان هستند که بسیار مدیر با تجربه و آگاه و مهربونی هستن و من واقعا دوسشون دارم مدیر کل مدرسه ثنا خانم بشکار هستند که دوست خانم برنای عزیزم هستند .
یسنا و عمو جونش ....