بهار 95
این بهار هم شانسی دوباره به ما داد تا زیبای خودش رو به رخمون بکشه . شانسی دوباره برای شروعی دوباره . برای بیشتر کنارهم بودن و لذت بردن از بودن در کنار عزیزانمون ... خدایا سپاسگزارم
...
امسال عید برعکس پارسال بابا احسان کنارمون بود و این عالی بود . یه روز به برج میلاد رفتیم و شما حسابی با دلفینها خوش گذروندی .
توی این فصل موفق شدم با امنه جون یه قرار بزارم مجتمع تجاری کوروش تا شما و کیان همدیگر رو ببینین . خیلی به هممون خوش گذشت . طبق معمول قرارمون عالی بود عالی ...همستر کیان فوت کرده بود و نیز خرگوش شما . بخاطر همین حرف برای گفتن زیاد داشتین برای هم...
خب در روزهای دیگر تعطیلات من شمارو به دوچرخه سواری تو پارک تنیس هم بردم و همچنین یک شنل برای شما بافتم که بسیار به شما میومد.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی