14 ماهگی

عزيزم 14 ماهگيت مبارك باشه .خوشكل خانم .خيلي وقته نرسيدم بيام اينجا از كارهاي شما - شيرين كاريات و صحبت كردنت بنويسم.

 خيلييييييييييي عزيز و ناز شدي و اينقدر من وبابايي دوستت داريم كه نميدونيم چي كار كنيم باهات .هرچي مي بوسيمت فايده نداره . الهي دورت بگردم .خيلي سريع داري بزرگ ميشي و همه چيز رو كه ميبيني، سريع تو ذهنت ضبط ميكني .گاهي دلم براي اون موقع كه كوچيك بودي تنگ ميشه . آخر شهريور ماه بود كه مامان بزرگ و بابا بزرگ اينا از مسافرت چند ماهه برگشتن با كلي سوغاتي هاي خوشكل. شما خيلي خوشحالي و همش دوست داري بري خونه مامان بزرگ اينا و اصلا پيش ما واي نميسي . خيلي به سي دي با ني ني علاقه نشون ميدي و ميشيني روي مبل و نگاه ميكني و هرجا كه اهنگ و شعرش شروع ميشه سريع از مبل مياي پايين وناناي ميكني دست ميزني و پا ميكوبي. .واي من و بابايي دلمون غشششششششش ميره .

تلفن كه زنگ ميخوره ميري اينقدر پا بلندي و تلاش ميكني تا برش داري و بدو بدو مياي ميدي به من يا بابايي و ميگي اي اي يعني الو.با بعضي از اهنگهاي سي ديت هم ميخوني مخصوصا آهنگ تيك تاك .دستكشهاي ظرفشويي رو ميكني دستت و رو ميزها رو تميز ميكني .هرچي من و بابايي ميگيم به زبون خودت تكرار ميكني واي كه چقدر عسلي . خيلي خيلي كنجكاوي و هرجا ميريم مهموني ميخواي از همه جاي خونه مردم سردراري .ميري تو اشپزخونشون - اتاق خواب - پشت پرده هاي پذيرايي و... در صورتي كه بچه هاي ديگه تو مهموني يا خجالت ميكشن يا غريبي ميكنن .خيلي وروجكي مثل فرفره ميدوي از همه چيز هم بالا ميري و بعدش دست ميزني برا خودت .TV رو از روي دكمه لمسيه پايين صفحه خاموش ميكني و با كنترل روشن ميكني .

خب از غذا خوردنت بگم كه خوب غذا ميخوري وقتي بردمت دكتر برا چكاپ ، خيلي راضي بود .الان وزن 10 كيلوگرم داري با قد 5/75 سانتي متر.

عزيزم 17 شهريور زادروز بابايي بود و من و شما يه تولد خوشكل برا بابايي گرفتيم و شما كلي با شمع و فشفشه ها بازي كردي .دوتا بوليز خوشكل هم برا بابايي خريديم به عنوان كادو از طرف من و شما .   

بابا جونم تولدت مبارك بيا شمعهارو فوت كن تا صد سال زنده باشي  .

عزيزم دوتا دندون ديگه از طرف بالا دراوردي و الان 8 تا دندون جلو داري و دو تا هم اسياب كه اون عقب دارن در ميان.