سروده هاي زيباي بابايي
شكرانه
به نام خداوند بخشنده و مهربان
كه بخشيد يسنا، مرا اين زمان
به نام خداوند پاك و طهور
كه بخشيد مرا دري از كوه نور
به نام خداوند رزاق نيك
كه روزي دهد دخترم را به نيك
به نام خداوند گوهر نشان
كه رب است او بر زمين و زمان
چه گويم كه شكرش ناگفتني ست
به دوران نگفتند و نگويند نيز
چو دندان دراورد در اين ماه،به
كند شكر ايزد در اين شامگه
(۱۰/۱۱/۸۹)
دندان
دختر من درآورده دو دندون
برميداره قندارو از تو قندون
دو دندون سفيد داره و تمييييييييز
مامان بزرگ براش يه چايي بريز
دندوناشو ميزنه هميشه مسواك
يه بار نگيد دختر ما نبود پاك
دندون ريزه ميزه
از تو قندون ميريزه
هر كدوم از دندوناش
مثثثل يه برف تميزه
(۱۴/۱۱/۸۹)
دختر خوب
دختر خوب بابا
بگو به نام خدا
دختر خوب بابا
دوست داريم به خدا
دختر خوب بابا
خوشكله و با حيااااااا
دختر خوب بابا
گريه ميكنه شبا
دختر خوب بابا
دوست مامان و بابا
دختر خوب مايي
چه زيبا و بلايي
شيريني و با ادااااااااااااااااا
فدات بشيم الهي
(۳۰/۱۱/۸۹)
مسسسسسسسي بابا جونم اينم يه ماچچچچچچ گنده براي بابا جون شاعرم
تاتي تاتي
وقتي رسيد به ده ماه
دخترمن افتاد راه
با هر قدم كه ميره
شكر خدا رو ميگه
تكيه ميده به ديوار
ميگه مامان شير بيار
راه كه ميره ميخنده
چشماشو هي ميبنده
وقتي زمين ميفته
باقهقهه ميخنده
(1/5/1390)