زادروز دوسالگي يسنا
عزيزم سلام . خيلي وقته برات مطلبي ننوشتم تقريبا 2-3 ماهي ميشه . ميخواستم مطالبي بنويسم كه جديد باشه و برات تازگي داشته باشه .
خيلي بزرگ شدي - تپل و قد بلند - شيرين مثل عسل و همچنين شيرين زبون . الهي من فدات شم .
امسال تولد دوسالگيت رو جشن گرفتيم دقيقا همون روز دهم مرداد .البته مهمان خاصي نداشتيم . مادربزرگها - پدربزرگها -خاله و عمو جون بودن ولي خبببببببب خيلي عالي بود و حسابي خوش گذشت .خدا رو شكر كه بابايي هم زمان رستش بود و دركنار ما بود. دو سه روز در تدارك بوديم من و بابايي و براي شما هم يك سه چرخه خريديم كه شما بش ميگي ماشين و هر روز عروسكات رو سوار ميكني و بيب بيب ميگي و........ مهمانها هم به نوبه خود كادوهاي قشنگي دادن . بابايي همون شب برات كتابهايي كه دوست داري با يه سري وسايل كادو كرد و بت داد .خيلي هيجان زده بودي و كلا در طول اون روز هيچ چيزي نخوردي همش مشغول بادكنك ها و تزئينات اتاق با عمو امين بودي . مدل كيكت هم خرگوش بود كه خيلي ناراحت بودي از لحظه اي كه بابايي كيك رو اورد شما همش ناراحت بودي و اصلا هم ازش نخوردي وقتي كيك رو با چاقو بريديم ديگه واقعا غصه خوردي و مرتبا ميگفتي خرگوش خراب شد و ناله ميكردي .الهي قوربونت شم . شما كه عاشق كيك و شيريني هستي اصلا از كيكت نخوردي . هنوز هم بعد از گذشت يك هفته مدام ميگي خرگوشم خراب شد . عزيزم تولدت مبارك اميدوارم هميشه تندرست و موفق باشي در كنا من و بابايي.
حسابي همه چيز رو ياد گرفتي و جواب من و بابايي رو ميدي.
يسنا كجايي؟... اينجايم اينجايم - اينجايم اينجايم
يسنا چي كار ميكني ؟... بازي
يسنا اين كار رو بكنيم ؟... آيه (آره)
يسنا مياي بريم و...؟ باشه
البته كامل صحبت ميكني و همچنين شعر هم ياد گرفتي و من ميخونم و شما آخرش رو ميگي . خيلي كتابهاتو دوست داري و خيلي از قسمتهاشون رو ياد گرفتي و براي خودت ميخوني . بيشتر سبزيجات و ميوه ها و حيوانات رو هم ياد گرفتي . هرموقع هم لباسات كثيف ميشه خودت در مياري ميذاري تو ماشين لباسشويي. كمك من هم ميكني .